جنگ و مصائبی که به واسطه آن به پیکره جامعه انسانی وارد میشود هیچگاه در ذهن تاریخ به فراموشی سپرده نمیشود و تبعات تحمیلی و ناخوشایند آن تا سالها بعد در خاطرهها باقی میماند. مرزهای سرزمینی که مورد تجاوز چکمههای نامحرمان قرار میگیرند، آسمانی که آرامش حیاتبخش خود را از دست میدهد، دیوارهای خانههایی که فرو ریخته میشود همهشان در یک لحظه تصاویر امیدبخش زندگی را با خودشان مخدوش میکنند و آنگاه در میان موجی از آثاری که تا چندی پیش همه زندگی را فریاد میزدند میبایست تنها به حفظ تک نشانههایی از زندگی اندیشید که از چشم بدخواهان و سیاهدلان مخفی ماندهاند.
ثانیهها و دقایقی که تا چندی پیش به ساعتهای زندگی هویت میدادند در هیاهوی نابرابر جنگ به لحظههای کوچک و روندهای تبدیل میشوند که غفلت از هر کدامشان دشمن را به تصرف مام میهن بیشتر نزدیک میکند. دشمن حریصی که هر چه در پیش رود لجوجانه خراب میکند و به پیش میآید و نگهداشت هیچ چیز جز رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده برایش اهمیتی ندارد. در مقابل هجوم دشمن نمیتوان جز به ایستادن و مقاومت کردن به هیچ چیز دیگری اندیشید.
میبایست مردانه و با کمترین امکانات نگاه در چشمان حسود دشمن خیره کرد و حرمتشکنیهایش را پاسخی قاطعانه گفت.
اما در هجومی با تمامی امکانات و پشتیبانیها و در کمترین فرصتها و امکانات موجود چه چیزی میتواند ماشین جنگی دشمن را حتی برای لحظاتی متوقف کند و غرورش را بشکند جز اینکه اخلاص و ایمان جانهای مؤمن را به اتحادی جاودانه و با صلابت برساند. جانهای با ارزشی که با تمام عزتشان در مقابل هجوم نابرابر دشمن چون کوهی استوار میایستند و از رهایی از قفس محدود تن برای پاسداشت میهن و ناموسشان نمیهراسند.
ملت آزادیخواه ایران مظلومانه در شرایطی مورد تجاوز و حمله دشمن کینهتوز بعثی قرار گرفت که تازه از شرایط سخت و بحرانی انقلابی عظیم بدر آمده بود و برای ساختن ایرانی آباد و اسلامی تنها به آیندهای روشن و سراسر امید میاندیشید و تمام توانش را برای رسیدن به این آرزوی بزرگ اما نزدیک صرف میکرد.
اما شروع ناخواسته جنگ تحمیلی با آن حجم عظیم و نفسگیر خبر از رسیدن روزها و شبهای دیگری میداد و اینکه ملت ایران که با تمام اندوخته و ارادهاش از کوران حوادث انقلاب عبور کرده بود این بار در جبهه دیگری قرار گرفته و میبایست با وجود تمام سختیها و دشواریها بار دیگر همت عالیاش را به دفع دشمن صرف کند. مقاومتی که جز با ایستادگی مردانه جانهای عاشق میهن اسلامی حتی تا به لحظه رسیدن به عروجی غریبانه امکانپذیر نبود.
ملت ایران در طول هشتسال جنگ تحمیلی با نثار بسیاری جانهای با ارزش از همه اقشار در میان خاکریزها و خاک گرم جبههها برگی سراسر عزت به اوراق باقی مانده تاریخ حیات بشری افزود تا جان دادن و از همه چیز دل بریدن برای پاسداشت ارزشها و انسانیت ایدهآلی تحققپذیر و جاودانه قلمداد گردد. ملتی که با کمترین داشتههایش در برابر هجوم همهجانبه دشمن ایستاد و با سرخی خونش ذلتی همیشگی را تا دور دستهای تاریخ برایش رقم زد.
اینگونه است که پیروزی و سرافرازی در همه صحنهها برای ملت ایران همیشگی گشت و دشمن بعثی در سیاهی افکار و ایدههای پوسیدهاش برای همیشه به زبالهدان تاریخ پیوست.
امروز که سالها از دفاع و مقاومت جانانه ملت استوار ایران گذشته است برای رسیدن به آیندهای بهتر و عبور از همه حوادث و مشکلات پیش رو همچنان میبایست به بازخوانی همت عالی نسلی پرداخت که با تقدیم همه داشتهاش، عزت و احترام را برای خودش و آرامش را برای نسلهای آینده به ارمغان آورد. همت عالی که به ویژه نیاز مبرم نسل جوان امروز است تا گذشته پر افتخار میهنش را بهتر بشناسد و در برابر سختیها برای رسیدن به شکوه لحظات روشن آینده لرزشی در قدمهایش به وجود نیاید.