ازچه بگویم از تو یا از بارگاه تو از تو که نمی توان گفت چون بر چارچوب سخن نمیگنجی پس از بارگاهت میگویم گه انگار نه اینکه مدفن تو باشد بلکه معشقه عاشقان توست وقتی که به بارگاهت قدم میگذارم. آرامشی خاص تمام وجودم را قبضه میکند. انگار به حرم امن الهی رسیدهام. آرامشی که دوستش دارم. گوشه گوشه بارگاهت در این زمین پهناور شده مامن دردمندان و عاشقانت، آخر همه تو را درمانگر خود میدانند و تو چه خوب درمانگری هستی. به سوی تو میآیم مانند همیشه. اما این بار برای تو و به خاطر تو. برای تو که معصومهای برای تو که بنت موسی ابن جعفر هستی و برای تو که خواهر امام رضایی(علیهم السلام).
نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » موسی الرضا حیدری ( شنبه 87/8/4 :: ساعت 5:5 عصر )