جبرئیل گفت یا رسول الله خدایت سلامم میرساند و میفرماید ما هیچ نبیّی از انبیا و هیچ رسولی از نسل خود را قبض روح نکردهایم، مگر پس از کمال و تمامیت دین و تاکید حجت و دلیل بر ابقا و پایداری در دین. اکنون نوبت تو رسیده که دو فریضه از احکام شریعت باقی مانده را به قوم خود و به ملت اسلام ابلاغ کنی: نخست حج خانه خدا و پس از آن ولایت خلیفه جانشین خودت میباشد. آری این است فلسفه غدیر که از سوی حضرت رحمان بر خاتم پیامبران خود ابلاغ کرد که چون پیغمبر این فرمان را از سوی پروردگار یافت دستور داد اعلان نمایند و به اطراف حجار مبلغینی فرستند که به مردم برسانند که پیغمبر خدا اراده حج خانه خدا نموده است تا این وظیفه آسمانی را مانند سایر احکام شریعت عملاً به شما مسلمانان تعلیم فرماید هرکس از هر کجا استطاعت مالی و بدنی دارد خود را به قافله رسول خدا برساند. پیغمبر اکرم از مدینه بیرون رفت و گروهی کثیر به او پیوستند و چشم بر حکم و گوش بر فرمان او داشتند که چگونه عمل حج را برگزار مینماید و میآموزد. در بیرون شهر مدینه قریب هفتاد هزار تن به پیامبر پیوستند به عدد اصحاب موسی علیهالسلام که هفتاد هزار نفر بودند و با موسی به میقات رفتند. در این سفر همان طور که موسی نسبت به بقیه قوم بنیاسرائیل درباره هارون عهد و میثاق گرفت پیغمبر خاتم الانبیا نسبت به علی که او را به منزله هارون برای موسی میدانست عهد و میثاق گرفت پیامبر با هفتاد هزار نفر حرکت کرد در حالی که در زبان همه تکبیر و تسبیح بود و تمام کوه و صحرا را طنین لبیک لبیک مردم مسلمان پر کرده بود. از اطراف آن قدر به او پیوستند که جمعیتی حدود180 هزار نفر با رسول خدا حج گذاردند و پیغمبر تمام مناسک و اعمال حج را از حین حرکت تا برگشت به وطن عملاً به آنها تعلیم فرمود. در مکه و در منی باز جبرئیل نازل شد و ابلاغ سلام نمود و گفت یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک، یا رسول خدا خدایت سلامت میرساند میفرماید آنچه از سوی پروردگارت بر تو فرود آمده به دیگران آگاهیبخش و وصی و خلیفه و جانشین خود را معرفی کن او کسی است که علم ومیراث انبیا باید نزد او محفوظ بماند و تابوت شهادت و اسرار ولایت و آثار نبوت انبیا را باید به او بسپاری او ولی خدا و ولی هر مؤمن است. پیامبر اکرم از منافقین قوم که تازه مسلمان بودند و به نفاق و شقاق میپرداختند بیمناک بود که مباد با گفتن این بیان از اطراف او پراکنده شوند و سبب پراکندگی و تشتت افکار مسلمین گردند خاصه که در بین اعمال حج است رسول خدا میخواست اعمال حج تمام شود و مأموریت خود را ابلاغ فرماید و چون گروهی بسیار در جنگها به دست علی کشته شدند علی مبغوض گروهی ظاهربین مادی بود پیامبر بیمناک بود و راهی جز ابلاغ نداشت و منتظر فرصت مناسبتری بود ضمناً استمداد نمود که خداوندا مرا از شر و نفس اماره عهدشکنان مصون دار.
جبرئیل رفت و برگشت در مسجد حنیف باز همان آیه را آورد و تاکید نمود که به عهد خود درباره عهد علی قیام کن و علی را در میان مردم به خلافت و جانشینی خود برای حفظ آثار انبیا و مواریث پیامبران برگزین و رسول اکرم مترصد مقامی واجد شرایط بود که آخرین امر خدا را ابلاغ فرماید تا به کراع غدیرخم رسید این دامنه کوه سه کیلومتر تا جحفه میقات حاجیان فاصله دارد جبرئیل نازل شد آیه عصمت و تضمین را آورد: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک بن الناس، رسول خدا با اطمینان قلب ایستاد و فرمود شترها را بخوابانید و رفتگان را که تا جحفه رسیده بودند برگردانید و عقب افتادگان را برسانید و اذان جامع دهید که خبر مهمی را باید به فرمان خدا ابلاغ نمایم و در آنجا که امروز مسجد غدیر است فرود آمد.
غدیر کجاست؟
بین مکه و مدینه از طرف سلسله جبال جحفه فراز و نشیب وسیع کوهستانی که به دشت منتهی میگردد و سر چهار راه مختلف کشورهای جزیره العرب قرار گرفته کراع غدیرخم گویند و کراع در لغت پایان مسیل و انتهای سرآب است و غدیر به معنی آبریز و مصب است و خم محل جمع شدن آب است گودالی که آب در آن جمع میشود خم گویند و جحفه سرزمین خشک را گویند و شیب وسیع کوهستان جحفه در 64 کیلومتری مکه سر راه مصر و شام و میقات اکثر مردم این دو منطقه است و چهار راهی است برای قوافل حجاج که به طرف نجد و ریاض، کوفه، عراق، شامات، فلسطین، یمن، حضرموت و کرانههای دریای مدیترانه از ینبوع و خلیج فارس و اقیانوس هند قرار دارد. از سراشیبی این مرکز هر قبیله و هر طایفه و هر ملت و هر نژاد به کشورهای خود عزیمت مینماید این مرکزی است که محل خداحافظی ملل مختلف اسلامی است که از اینجا از هم جدا شده و به اوطان خود برمیگردند.
مجمع غدیر
در مجمع غدیر خم که در دامنه کوهی بلند و دارای نشیب و فراز فراخی که تخته سنگهای بزرگی در اطراف آن قرار داشت بزرگترین مجمع متشکل اسلامی شکل گرفت که بنابر روایتهای مختلف 120 هزار و به قولی 141 هزار و به روایتی 18 هزار در آن مجمع حضور داشتند که در 18 ذیحجه منعقد شد هوا گرم بود و جمعیت انبوه و بیشمار پست و بلند دامنه کوهها را گرفته و عباها را بپا میبستند و روی تخته سنگهای پهن و گرم مینشستند در کشورهای بزرگ جمعیتهای بسیاری میتوانند جمع شوند ولی متشکل به وحدت و یکدلی نیستند تنها جمعیت مزین به توحید و به وحدت حلقهای به زعامت و رهبری پیامبر اسلام در مجمع غدیر بود که 15 قرن پیش با نظام احسنی ترتیب و تشکیل یافته بود. عقیده واحد، هدف واحد، منطق واحد، لغت و زبان واحد، یک مجمعی مرتب و مهذب، از حج برگشته، تربیت شده. وفادار به مواثیق در مجمع غدیر خم جمع و حاضر بودند و این مجمع بزرگترین مجلس از نظر عقیده و ایمان و وحدت امت اسلامی بود این مجمع با عظمت از جهت جمعیت از نظر خطیب و سخنگو از لحاظ موضوع سخن از جهت موقعیت محل، بینظیر و بیسابقه بوده و هست. تاکنون دنیای بشریت مجمعی مهیجتر و مجلسی باشکوهتر و بیپیرایهتر از مجلس غدیرخم نشان نداده است افراد مجلس حاجیان از خانه خدا برگشته، تربیتشدگان مکتب حج و مدرسه نبوت و مهد تربیت مهذب پاک بودهاند. زمان و مکان هر دو قابل توجه سر چهارراه تفرقه و تجمع در نقطه جدایی و کنارهگیری در انتظار یک خبر مهم آسمانی هستند. پیامبر خدا آنها را جمع نموده و فرمان داده عقب افتادگان برسند و پیش رفتگان برگردند و همه در نشیب و فراز کوه، انبوه نزدیک به هم خطبه مهمی را بشنوند.
خطبه غدیر
خطبه غدیر از تمام جهات متصور اهمیت دارد خطبه روح کلیه قرآن است و بیش از هزار آیه قرآن در خطبه خوانده شده و جلب توجه نموده این خطبه بر محور یک آیه دور میزند در حالی که محور دین و قرآن قرار گرفته است. اهمیت خطبه را از دو جمله آیه و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و جمله و الله یعصک من الناس میتوان درک نمود. عظمت خطبه از لحاظ گوینده پیامبر خاتم الانبیا عقل کل اشرف رسل و صادر اول پرچمدار توحید است او بزرگترین منجی عالم بشریت است که برای نجات بشریت سخن میگوید.
برای پیبردن به اهمیت خطبه کافی است که به کتب تألیف شده در خصوص خطبه عطف توجهی شود. بدون تردید در هیچ موضوعی در اسلام و دنیا این مقدار تالیف و تصنیف نشده و این مقدار نظم و نثر موزون و مسجع به زبانهای مختلف مخصوصاً عربی و فارسی گفته نشده است خطبه مهیج و با عظمت غدیرخم به قدری عمیق و جالب توجه عقول صافیه بودکه حتی دانشمندان غیرمسلمان هم در سطور برجسته تاریخ اسلام چون به موضوع این خطبه برمیخورند جلب توجه آنان را نموده و پیرامون آن مقالات و کتبی نوشتهاند. این خطبه روح سخن و نتیجه عمر پیغمبر است این خطبه حاصل دین و ضامن سعادت و متضمن حساسترین نکات آموزش و پرورش است این خطبه آینه روحیه نبوت و امامت است در این خطبه تحولات آینده و راه فرار از حوادث کشنده و نجات از طغیانهای اجتماعی و سرکشیهای متمردین جاه طلب و مصون ماندن از خداع و مکر جاهطلبان تلویحاً و تصریحاً یادآور شده است، سعادت و رستگاری را در سایه ولایت مطلقه علی و خاندان تربیت شده مکتب ولایت معرفی و ارایه نموده است در این خطبه سر بقای دین را ولایت مطلقه خاندان سیدالمرسلین قرار داد و ضامن رستگاری و سعادت بشر چنگ زدن به حبل الله المتین و اعتصام به عترت خاتم النبیین معرفی فرمود.
مخاطب او یکصدوبیست هزار نفر شاگردان تربیت شده مکتب اسلام بودند که استطاعت عقلی و مالی و نیروی بدنی و جانی و فهم و شعور کافی داشتند و از معارف دین و تعالیم قرآن به قدر وسع سیراب شده بودند. نشانه اهمیت موضوع خطبه از این استنباط میشود:
1- آیه تبلیغ متضمن مصونیت است که والله یعصک من الناس، خدا تو را از کید مردم مصون میدارد.
2- تهدید برای پیامبر است که اگر ابلاغ نشود هیچ ابلاغ نشده. ان لم تفعل فما بلغت رسالته اگر ابلاغ نکنی مثل این است که هیچ ابلاغ نشده.
3- پیاده شدن پیامبر در غیر موقع و غیر منزل و محل فرود دلیل بارزی است.
4- آن هم میان سنگلاخ دامنه کوهستان پر از نشیب و فراز پر از تخته سنگهای داغ
5- در ساعات گرم روز به طوری که حاجیان عبا را به پا میبستند و در سایه شتران و پناه سنگها مینشستند و میگفتند چه خبر است که اینجا امر به توقف فرمود.
6- برگرداندن رفتهگان که تا جحفه رسیده بودند
7- رساندن عقب ماندگان قافله حاجیان که دنباله قافله مدتی عقب بودند.
8- منبری بلند از جهاز شتر ساختن که در آن منطقه پهناور 120 هزار نفر همه بتوانند پیغمبر را ببینند و سخن او را بشنوند.
9- با آن حالت خستگی اعمال حج بر بالای منبر رفتن و ایستادن و چند ساعت سخن گفتن.
10- از مردم اقرار و اعتراف گرفتن همه نشانه اهمیت مطلب است.
11- صدها آیه از قرآن بر اثبات گفتار خود خواندن.
12- احضار علی و بالابردن او به منبر و گرفتن بازوی او و به مردم معرفی کردن.
13- اقرار گرفتن به معنی الست اولی من انفسکم- قالوا بلی النبی اولی بالمومنین من انفسهم.
14- و ابلاغ من کنت مولاه فهذا علی مولاه و تشریح معنی مولویت.
15- نزول آیه اکملت لکم دینکم و ابلاغ نمودن آیه رضیت لکم الاسلام دنیا با این همه دلایل آیا بازهم جای شک و تردید باقی میماند.
ابن مغازلی مینویسد درباره حدیث غدیر یک صد نفر با شخصیت این حدیث را روایت کردهاند که از آن جمله عشره مبشرهاند و مورد قبول فریقین است و بیش از 30 هزار حدیث در فضایل علی علیهالسلام نقل شده است در خطبه غدیر که 81 روز قبل از رحلت آن حضرت است مفاد سی هزار حدیث مستند به قرآن و منطق وحی را برای آن جمعیت انبوه متذکر شد و تجدید مطلع نمود که ابهامی باقی نماند.
خطبه غدیر سند جاودانه اسلام
موضوع خطبه غدیرخم مشعشعترین سند مستدل ولایت کلیه الهیه است که به نص قرآن علت العلل وضع شریعت و احکام معرفی فرموده. این خطبه حاکی همه احکام و قوانین اسلام است که ضامن قبول عبادت را ولایت قرار داد. این خطبه راهنمای حل مشکلات احتمالی است که در آینده پس از پیامبر رخ داده و راه نجات و نجاح و رستگاری است که پیشآمد حوادث و سوانح برای حل مشکلات نشان میدهد و ترجمان عملی آن را معرفی میفرماید و این خود معجزی بزرگ است. موضوع خطابه غدیرخم پر ارزشترین حوادث عالم آموزشی است که اگر این تعلیمات و آموزش عالی آسمانی در آن مجلس با عظمت آموخته نمیشد بشر در جهالت و ضلالت بیشتری قرار میگرفت آیه کریمه و ان لم تفعل فما بلغت رسالته حاکی همین حقیقت است. هدف مقدس دین اسلام پرورش انسانهای مستعد و تقویت استعدادهای لایق است و این تربیت و تعلیم جز از راه ایمان به غیب و عقیده به ولایت مطلقه الهی حاصل نمیشود. آنان که ایمان به قرآن تو کتب آسمانی قبل از تو داشته باشد و به آخرت یقین نمایند ونماز گذارند و زکات بدهند رستگارند و تنها کسی که میتوانست بعد از پیامبر این برنامه عالی را اجرا کند و گسترش دهد فقط و فقط علیبن ابیطالب بود و لذا پیامبر چندین بار با سوگند به نام مقدس خداوند فرمود این انتخاب است و من مبلغ آن هستم و اگر علی نباشد که قرآن را به شما بیاموزد، تمام شریعت معطل خواهد ماند و مثل اینکه پیامبر و قرآنی نیامده و نبوده است. رفتار خلفای اموی و عباسی این حقیقت را نشان داد که اگر موضوع خطبه مهیج و عمیق غدیر خم نبود مردم نابخرد با دین و قرآن به نفع خود بازی میکردند. به تاریخ مفصل اسلام مراجعه کنید، تنها علی و اولاد او مخصوصاً امام حسین بود که اهمیت و عظمت قرآن و اسلام و دین و فضیلت را که ترجمان عملی آن پدرش بود به جهانیان و جهان انسانیت ثابت نمود و به رنگ خون برنامه اسلام را نوشت تا از دستبرد حوادث مصون بماند. خطبه غدیرخم عمیقترین خطبه مستدلی است که هر کلمهاش ریشه و اصل زندگی و معنویت انسانیت است اگر پیامبر در خطبه غدیر خم علی را معرفی نمیکرد ملجاء و مرجع مهام امور اجتماعی چه کسی بود که بتواند معضلات و مشکلات متوالی و متناوب دین را حل و فصل کند مگر ابوبکر نبود، که در پاسخ مسائل مردم مسلمان درمانده شد و میگفت اقیلونی اقیلونی و نحن لست نجیر منکم و فیکم ابوالحسن یعنی ای مردم از من دست بدارید در حالیکه ابوالحسن علی در میان شماست او بر هر مشکلی فائق است و تصریح بر افضلیت علی نمود. مگر عمر نبود که در پاسخ مسائل کتبی و شفاهی درمانده شد و 26 بار گفت لولا علی لهلک العمر اگر علی نبود عمر هلاک شده بود. مگر عثمان نبود که صدور ناسخ و منسوخ احکام و سخنان متعارض و نادرست و تقسیم بیتالمال بین اقوام و خویشانش به نقل مورخین سنی بر او شوریدند و باز دست توسل به سوی علی دراز کرد و از او کمک خواست ولی دیگر دیر شده بود و او کشته بیعدالتی خویش شد در حالی که علی کشته فضیلت و عدالت خویش گردید.
موضوع خطبه نصب خلیفه و وزیر و وصی و جانشین آسمانی است و کسی که خطبه درباره او ایراد شد امام علی بن ابیطالب است. جابربن عبدالله انصاری میگوید در کنار کعبه حضور پیامبر بودم که علی وارد شد رسول خدا دست به کعبه زد و فرمود: به خدایی که جانم به دست اوست ان هذا و شیعته هم الفائزون یوم القیامه این مرد و پیروانش در روز قیامت رستگارانند. فرمود: او نخستین کسی است که به من گروید او از همه شما در پیمان خدا پایدارتر است او در اطاعت و اجرا اوامر خدا استوارتر است او نسبت به مردم عادلتر و مهربانتر است او در تقسیم بیتالمال از همه در مساوات دقیقتر است درج او در مقام قرب حق از همه برتر است. دوستی او مقیاس سنجش ایمان است. او آموزنده تعلیمات و شیفته قرآن است. علی نسخه منحصر به فرد دردهای درونی و بیرونی بشر است او صوت و ندای عدالت اجتماعی انسان است او فداکارترین افراد در راه رشد عقلی انسانیت، او صورت اصل انسان کامل است که خداوند برای نشان دادن قدرت خود به خلایق آفریده است. هیچ مفسری بدون نام علی و تفسیر آیات او نمیتواند قرآن را تفسیر کند. هیچ مورخی بدون نام علی نمیتواند از اسلام نامی ببرد زیرا آغاز و انجامش به نام وجود او بوده است هیچ اقتصادی نمیتواند در خزانهداری و صرف بیتالمال بدون تعلیمات علی برنامه تنظیم کند.
هیچ جنگجویی بدون تعلیمات و ترجمان عملی علی در جنگ و اهمیت جنگ نمیتواند فرمانی صادر کند و آیینی برای پیکار بنویسد. هیچ گوینده و نویسنده و فصیح و بلیغ و هیچ ادیب و سخنوری نمیتواند بدون مراجعه به منبع علم و فصاحت و بلاغت و ادب و سخنوری علی لطیفه بنویسد و نثری یا نظمی شیرین بدون استدلال به گفتار علی تدوین کند. هیچ متقی و پرهیزگاری نمیتواند راه تقوی و پرهیزکاری پیش گیرد مگر از علی آموزد. هیچ قاضی و حاکمی نمیتواند قضاوت کند و حکومت نماید مگر از رویه قضایی علی و حکومت عدالت آمیز علی سرمشق بگیرد.
هیچ منشوری در اجتماع بشری برای حفظ اجتماع متشکل انسانی بدون توجه به منشور علی برای مالک اشتر نمیتواند کافی و وافی باشد. هیچ مرد اخلاقی و رقیق الخلقی نمیتواند بدون توجه به صفات متضاد علی و رفتار خلیقانه او با طبقات مختلف روشی برای خود انتخاب کند که مورد پسند جامع باشد او عملاً یار مظلوم و خصم ظالم بود. هیچ متکلمی نمیتواند بدون طریقه احتجاج و استحسان و استدلال خود منطق آورد مگر به تعلیمات عالی علی مستند گردد هیچ مرد لغوی و محقق ریاضی و ادبی و طبیعی و نجومی نمیتواند در علم خود بدون استناد به منطق علی سخنی مستدل گوید که سابقه آن در کلام علی نباشد. این حقایقی است که در روش عادلانه حکومت دادگسترانه علی و کلماتش در نهجالبلاغه دیده میشود.